شد نوای سینه من نینوایی (مكتوبة) - باسم الكربلائي

 

 

شد نوای سینه من نینوایی
کاش دوباره می شدم کرب و بلایى

آن زمانی که گل من را سرشتند
سهم من کرب و بلا می نوشتند
از امام صادق است این قول و مطلب
زایرین کربلا اهل بهشتند
این دل غم دیده ام گشته هوایی
کاش دوباره می شدم کرب و بلایي

یاللي تسألني و تناشد أصلک امنین
و اعتقادک هذا من یا ملّه یا دین
آنه دیني و مذهبي بس حب الحسین
قبلتي ابطف کربلا بین الحرمین
اسجد اعلی تراب ابو الیمه و دعائي
کاش دوباره می شدم کرب و بلایي
??????
سینه ام مجنون بین الحرمینه
دیده ام مبهوت رقص علمینه
قبله حاجات من صحن ابالفضل
جنتُ المأواي من صحن حسینه
دیدن گنبد طلا دارد صفایی
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

سیدي و أمنیه عندی بالمنیه
من أموتن أندفن بالغاضریه
اهناک یا منکر بعد یتدنه لیه
و لیله الجمعه تمر بیه الزچیه
حتی و آنه بالقبر تسمع ندائي
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

تا خدایی خدا من با حسینم
عاشق و مجنون ذکر یا حسینم
زندگی ام با حسین معنا گرفته
شکر للّه نوکر مولا حسینم
زیر لب دارم چنین ذکر و عبادی
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

رب کل حاجاتي لاتقضیها لا بأس
إلّا وحده و اندعیک اب أشرف الناس
ابکربلا یا ریت الفض آخر انفاس
روحي تطلع و إیدي ابشباچ عباس
بآخر أنفاسي أصیح و کل رجائي
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

هستیم نذر دو چشمان ابالفضل
جان من گردد به قربان ابالفضل
افتخارم این شعارم تا قیامت
گشته ام عبد غلامان ابالفضل
تا ابد بر درگه اش دارم گدایی
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

لو یخلون الشمس ما بین ایدیه
کل کنوز الارض و السبعه العلیه
ما أبدلها و حق هاي المسیه
ابذره من تراب تل الزینبیه
یکفي إني لکربلا صار إنتمائي
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

قسمتم شد روضه ها الحمدلله
رزق من شد کربلا الحمدلله
رخصت از زینب گرفتم یاد مقتل
خون بریزم در عزا الحمدلله
آرزومه کربلا گردم فدایی
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

کاش بودم روز عاشورا به پایت
مثل عباس می شدم آقا فدایت
یاد آن روزی که رأست را بریدند
می زنم بر سر حسین جان در عزایت
من حسینی مذهبم هستم ولائي
کاش دوباره می شدم کرب و بلایی

الشاعر : بشیر الکربلائي – فارسي
الشاعر: عادل أشکناني _ عربي